استقلال سیاسی در دوره پهلوی
استقلال سیاسی در دوره پهلوی
انتخاب و انتصابِ مسئولانْ ابتداییترین حق مردم یک کشور محسوب میشود. وابستگی، دوران پهلوی، به حدی بود که انتخاب نخستوزیر و سایر مسئولان باید با نظر مستقیم غرب انجام میشد. رجال سیاسیِ وابستهبه غرب، از خود رضاخان و محمدرضا گرفته تا عناصر مختلف دربار، نکتهای تأملبرانگیز در وابستگی بیچونوچرای رژیم پهلوی است. افشای این واقعیت از زبان عناصر دربار، بهترین سند برای وجود وابستگی در سران رژیم پهلوی است. وابستگی رضاشاه به حدی بود که فَردوست، رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی و یکی از برجستهترین و مؤثرترین چهرههای سیاسی ـ اطلاعاتیِ رژیم پهلوی، مینویسد: «رضاخان یک عامل انگلیس بود و در این تردیدی نیست. کودتای 1299، طبق اسنادی که دیدهام و یا شنیدهام، در ملاقات ژنرال آیرونسایدِ انگلیسی با رضا، در حضور سید ضیاءالدین برنامهریزی شد و پس از آنکه کودتا صورت گرفت، قریب پنج سال طول کشید تا رضاخان به سلطنت رسید. در این مدت، رضاخان سردار سپه و وزیر جنگ و نخستوزیر شد. شاپور جِی روزی کتاب محرمانهای را به من نشان داد که در یک بند آن نوشته شده بود نایبالسلطنۀ هندوستان (قائممقام دولت انگلیس) میخواست فرد مناسبی را برای ادارۀ ایران پیدا کند و بهدستور او، پدرِ شاپور جِی این فرد را، که رضاخان بود، پیدا کرد و به نایبالسلطنه معرفی نمود. منظور شاپور جِی این بود که سلطنت پهلوی بهدست پدر او تأسیس شدهاست.»1
اعترافات محمدرضا پهلوی در کتاب انقلاب سفید
محمدرضا پهلوی در کتاب انقلاب سفید، دربارۀ اِعمال نفوذ بیگانگان در مهمترین رکن کشور، در دوران پدرش و بعد از آن، اعترافی کرده که قابلتوجه است: « بعد از رفتنِ پدرم (شهریور 1320)، مدتی مدید کارها درظاهر بهدست یک عده ایرانی [انجام میشد]، ولی درعمل قسمتی بهدست سفارت انگلستان و قسمت دیگر بهدست سفارت روس انجام میگرفت و به طوری که در کتاب مأموریت برای وطنم شرح دادم، صبح مستشار سفارت انگلستان با یک لیست انتخاباتی بهسراغ مَراجع مربوطه میآمد و عصر همان روز کاردارِ سفارت روس با لیست دیگری میآمد. متأسفانه من بیست سال تمام از دوران سلطنت خودم، با چنین مجلسهایی سروکار داشتم و همیشه میدیدیم که در آنها، در برابر هر اقدامی اصلاحی، که متضمن نفع اکثریت ملت بود، ولی به نحوی از انحا به منافع اقلیت حاکمه لطمه میزد، سدی از مخالفتها و کارشکنیها پدید میآمد که آن اقدام را خنثیٰ و بیاثر میکرد.»2
عدم استقلال سیاسی در دوران محمدرضا پهلوی
این وابستگیها فقط به دوران رضاشاه خلاصه نمیشد، بلکه در دوران سلطنت محمدرضا نیز با شدت ادامه داشت. اردشیر زاهدی، داماد شاه و آخرین سفیر او در آمریکا، مینویسد: «باید عرض کنم که انتصاب هویدا به نخستوزیری، اگرچه ظاهراً اتفاقی صورت گرفت، اما هویدا نخستوزیری بود که آمریکا، انگلستان و اسرائیل روی او توافق کرده بودند و به همین دلیل، اعلیحضرت، با آنکه چند بار کوشید تا هویدا را کنار بگذارد و من یا اسداللّٰه علم و یا هوشنگ انصاری را مأمور تشکیل کابینه نماید، موفق نشد.»3
البته این خاطرات مطلب عجیبی نیست، زیرا شاهی که خود بهدست بیگانگان انتخاب شده باشد طبیعی است که وزرای وی نیز باید وابسته باشند. حسین فردوست در بخشی از خاطرات خود، با اشاره به ملاقات خویش با ترات، رئیس اطلاعات انگلیس در ایران، و ناراحتی او از اینکه محمدرضا به رادیوهای آلمان گوش میکند و از روی نقشههای آنها جنگ جهانی دوم را دنبال میکند میگوید: «پس از بازگشت، جریان را به محمدرضا گفتم. او شدیداً جا خورد و پرسید: “انگلیسیها از کجا میدانند که من به رادیو گوش میدهم؟! فردا اول وقت با ترات تماس بگیر و بگو محمدرضا نقشهها را پاره کرد و به هیچ رادیویی هم گوش نخواهد کرد، مگر رادیوهایی که ترات اجازه دهد!”»4
وضعیت استقلال سیاسی در جمهوری اسلامی
طبق تحقیقات مجلس سنای ایالات متحده، تعداد مستشاران آمریکایی در ایران، که در سال 1972، ۱6٫000 نفر بود، در سال 197۶، به ۲۴٫000 نفر افزایش یافته بود.5 در یکی از گزارشهای این مجلس آمدهاست که تعداد آمریکاییها در ایران میبایست بهخاطر خرید بیشترِ اسلحه از آمریکا، تا سال 1980، به ۶۰٫000 نفر برسد.6
حال با ظهور انقلاب اسلامی، وابستگیهای سیاسی و اداریِ ایران از تمام کشورهای جهان قطع شد و شعار راهبردی ایران، یعنی «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی»، به گوش تمام کشورهای جهان رسید.
مردم ایران با جمهوری اسلامی، معنای واقعی استقلال در انتخاب مسئولان و سیاستگذاران کشور را درک کردند و به بیگانگان مجال دخالت در امور سیاسی کشور را ندادند. روابط خارجۀ ایران نیز قابلتوجه بودهاست و امروزه ایرانِ قبل از انقلاب را، که صرفاً پیادهنظام دولتهای غربی در منطقه بود، اثرگذارترین کشورِ منطقه و بعضاً جهان میدانند. طبق گزارش اَمِریکَناینتِرِست، ایران بهعنوان هفتمین قدرت در جهان شناخته شدهاست.
منابع:
- 1. حسین فردوست، ظهور و سقوط پهلوی، ج 1، ص 82
- 2. محمدرضا پهلوی، انقلاب سفید، فصل اصلاح قانون انتخابات، ص 107
- 3. اردشیر زاهدی، 25 سال در کنار شاه، ص 217 218
- 4. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی؛ خاطرات حسین فردوست، ج ۱، ص 100 10۴
- 5. علی سلیمانپور و امیر اکبری، «روابط خارجی ایران و آمریکا در آستانۀ انقلاب اسلامی»، فصلنامۀ علمی ـ پژوهشی پژوهشنامۀ تاریخ، س ۱۱، ش ۴۲، بهار 139۵، ص 129 1۴8
- 6. ابراهیم سنجر، نفوذ آمریکا در ایران، ص 121
- 7.
بدون دیدگاه