قدرت نظامی ایران در دوره پهلوی
قدرت نظامی ایران در دوره پهلوی
بررسی پرونده ارتش ایران در دوره پهلوی، از ابعاد مختلف ضرورت دارد؛ ارتشی که درباره آن از تعبیراتی همچون «ژاندارم منطقه» و «بزرگترین قدرت نظامی خاورمیانه» استفاده میشد، زوایای پنهان و غمناکی دارد که هر خواننده حقپذیری را به تأسف وامیدارد. یکی از ضعفهای اصلی حکومت پهلوی در عرصه نظامی، وابستگی کامل به بیگانگان و عدم خودکفایی بود و متأسفانه این رویه تا پایان حیات این حکومت، در کشور ادامه داشت.
ارتش و مخارج نظامی پهلوی
بودجه دفاعی سالانه ایران در فاصله سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰، به بیش از 5 برابر افزایش یافت.1 تا پایان حکومت رضاشاه، بودجه پیشبینیشده برای وزارت جنگ، بیش از یکسوم بودجه کل کشور بود و سالانه بهطور متوسط، 33 درصد بودجه و درآمد دولت به وزارت جنگ اختصاص مییافت.2
محمدرضا پهلوی بودجه جاری ارتش را از 155 میلیون دلار در سال 42، به 480 میلیون دلار در سال 52 و بعد از افزایش شدید قیمت نفت پس از این سال، درنهایت بودجه ارتش را در سال 1356، به 8.1 میلیارد دلار رساند.3 این رقم، حدود یکسوم از درآمد حاصل از فروش نفت کشور را به خود اختصاص میداد.4 هزینه خرید تسلیحات نظامی نیز رقم زیادی را به خود اختصاص میداد. در حالی که خرید تسلیحات نظامی بهدستورِ شاه، در دهه 40، در حدود 2.5 میلیارد دلار بود، این رقم در سالهای 1350 تا 1357، به حدود 27 میلیارد دلار رسیده بود. 5 بخش زیادی از این خریدها نیز اشتباه بود! تأخیرها، افزایش قیمت و غیرمؤثر بودنِ بسیاری از جنگافزارها باعث شد بودجه نفت عملاً مکانی برای درآمدزایی کشورهای خارجی و انتقال ابزارآلات جنگی گرانقیمت و بعضاً غیرکاربردیِ آنها به ایران باشد.
میزان واردات تسلیحات نظامی ایران از سال 1960 تا 2019 6
میزان واردات تسلیحات نظامی ایران از سال 1960 تا 2019 6
مثلاً یکی از فجیعترین قراردادهای نظامی پهلوی خرید تانک از انگلیس است. قراردادی که شاه بین سالهای 1350 تا 1355، برای خرید 1٫500 فروند تانک، با انگلیس منعقد کرد؛ تانکی که مناسب آبوهوا و طبیعت انگلیس بود و حتی رئیس ستاد مشترک، فریدون جم نیز از خرید آنها ناراضی بود. این قرارداد بزرگ البته خالی از رشوهخواری نیز نبود؛ در انگلیس، برخی از افرادِ طرفِ قرارداد محاکمه شدند، اما در ایران، خبری از برخورد قضایی نبود. نکته عجیبِ دیگر این بود که چرا ارتش شاهنشاهی بهجای نمونههای بهتر آلمانی و آمریکایی، این محصول انگلیسی را انتخاب کرد؟ تانکهایی با موتورهای سنگین، استهلاک قطعات بالا و هزینه بیشتر، که در جنگ با عراق نیز کارایی چندانی نداشتند. انگلیس نیز در تحویل سفارش بدقولی کرد و تا آغاز انقلاب اسلامی، تنها 180 دستگاه را تحویل داد، در حالی که ارتش پهلوی 650 میلیون پوند قیمت این تانکها را پیشتر پرداخت کرده بود و این پول همچنان جزو طلبهای ایران از انگلیس است.
میزان واردات تسلیحات نظامی ایران به تفکیک کشورهای صادر کننده، در طی سالهای پیش و پس از انقلاب7
خرید تسلیحات دریایی و هوایی
یکی دیگر از جنبههای اشتهای سیریناپذیر پهلوی در خرید تسلیحات نظامی، خرید تسلیحات دریایی بود. ناوشکن آمریکایی هاوِرکرافت قیمتی در حدود 120 میلیون دلار داشت. رشد شدید درآمد نفتی چنان ولع شاه را در خرج سرمایه ملی افزایش داده بود که یکتنه توانست طی 2 سال، قیمت این ناو را به 339 میلیون دلار، یعنی حدود 3 برابر، برساند. خریدهای نیروی هوایی نیز به حدی افراطی شده بود که تیمسار خاتمی، رئیس وقت هوانیروز، علناً اعلام کرد نیروی هوایی قدرت جذب اینهمه هواپیما را ندارد. درنهایت نیز آمریکاییها در آستانه انقلاب اسلامی از تحویل بخشی از سفارش ایران خودداری کردند. رژیم پهلوی، به صورت پنهانی و به دور از اطلاع مردم ایران، با رژیم غاصب صهیونیستی نیز روابط نظامی داشت. در سال 1356، تیمسار طوفانیان، معاون وزیر جنگ ایران، به اسرائیل سفر کرد و با موشه دایان، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، در مورد پروژهای به اسم «شکوفه»، برای انتقال خط مونتاژ موشک به ایران مذاکره کرد. محمدرضا شاه حاضر بود 280 میلیون دلار برای این پروژه هزینه کند. قرار بود تیمی از مهندسان ایرانی، با کمک اسرائیلیها، خط مونتاژ موشک و یک منطقه آزمایش موشک ایجاد کنند. در پسِ همه این قصهها، واقعیت اما چیز دیگری بود و اسرائیلیها در تمام این مدت، درحال فریب ایرانیها بودند. این کلاهبرداری بزرگ 3 دهه بعد در روزنامهای اسرائیلی و در مقالهای به نام «جنگ پنهان اسرائیل در ایران» فاش شد. متن مقاله نشان میداد چیزی که به ایران غالب کرده بودند یک فناوریِ از رده خارج بود، در حالی که 1 میلیارد دلار ثروت ایران به جیب رژیم غاصب صهیونیستی میرفت. با وجود این کارنامه، رژیم پهلوی تصور میکرد ژاندارم منطقه است!
“قدرت نظامی پهلوی”
رشوههای مخفیانه شاه
نکته تأسفبار و عجیبِ دیگر در این خریدها این بود که شاه ایران، بهازای هریک از این خریدها، مخفیانه و از طریق مأمور خرید خود (ارتشبد طوفانیان) برای خود پورسانت برمیداشت و کمپانیهای تولیدکننده سلاح نیز ابایی از پرداخت این سهم دلالی نداشتند. با این حساب، طبیعی بود که کمپانیهایی شانس بیشتری برای تأیید داشته باشند که درصدِ بیشتری را برای شاه اختصاص دهند، فارغ از اینکه سلاح تولیدی آنها چه کیفیتی داشته باشد و یا چقدر گرانتر از حد معمول باشد. ارتشبد فردوست درباره این رشوهها میگوید: «مسلم است که فروشندگان سلاح به طوفانیان حقوحساب میدادند؛ این یکی از اصول متداول جهانی در معاملات تسلیحاتی است. در معاملات بزرگ، تا 2 درصد و در ارقام کوچک، تا ۵ درصد پرداخت میشود که فروشندگان، بدون سؤال، به حساب مسئول خرید میریزند. البته طوفانیان به نحوی عمل نمیکرد که محمدرضا حساسیت پیدا کند و ارقام دقیق پورسانتاژ را به محمدرضا میگفت و او مقداری را به خودش میداد و در مورد بقیه مبلغ دستور میداد که به کدام اشخاص و به چه مبلغی پرداخت شود.»8
تهیه لیست خرید و گرانفروشی تسلیحات توسط آمریکا!
از مسائل تعجببرانگیز خریدهای تسلیحاتی شاه از آمریکا این است که تا سال 1972، این خریدار نبوده که سفارش میداده و نوع خرید را تعیین میکرده؛ بلکه فروشنده، با این استدلال که «پاپا بهتر میداند»، فهرست سلاحهایی را که باید خریداری شوند مشخص میکردهاست. این روند در تفاهمنامههای 1962 و 1964 با ایالات متحده، بهوضوح نمایان بود. در سند محرمانهای که پس از انقلاب از لانه جاسوسی آمریکا بهدست آمده بود، نوشته شده بود: «در این یادداشتها، ایالات متحده بهطور ضمنی، انحصار تدارک و کنترل میزان تأسیسات نظامی و مخارج نظامی ایران را بهدست آوردهاست.»9
فارغ از تمام مسائلِ ذکرشده، باید توجه داشت که آمریکاییها تسلیحات را به قیمتی چندین برابر قیمت واقعی به شاه میفروختند و از انحصار و دخالتی که در خرید اسلحه در ایران داشتند نیز برای این کار استفاده بسیار میبردند. اسناد سفارت آمریکا در تهران، بهخوبی گویای این امر است؛ مثلاً در سال ۱۳۴۵، در حالی که قیمت یک میگ حدود ۶۰0٫00۰ دلار بودهاست و شوروی حاضر بود با تسهیلاتی ارزانتر میگ را در اختیار ایران قرار دهد، آمریکا هر هواپیمای اف ۴ مدل سی را بین 3 تا 3٫5 میلیون دلار به ایران میفروشد و درنهایت ایران نیز، بهدلیل نفوذ آمریکا، به این خرید تن میدهد. در اسناد لانه جاسوسی، در این باره آمدهاست: «او [= شاه]، با کنایه، ارزش یک میگ را با قیمتی حدود ۶۰۰٫000 دلار با آنچه برای یک اف ۴ سی شنیده بود، یعنی بین 3 تا 3٫5 میلیون دلار، مقایسه کرد.»10
نکته بسیار عجیبتر این است که همین تجهیزات نیز، برای حمله به دیگر کشورها، مجدداً در اختیار آمریکا قرار میگرفت و ایران برای تأمین نیاز خود، هواپیما اجاره میکرد. اسداللّٰه علم در یادداشت روز دوشنبه، 27 فروردین 1352، مطلب عجیبی مینویسد: «[شاهنشاه] فرمودند: سفیر آمریکا را بخواه و بگو ما ۳۵ هواپیمای اف ۵ به شما دادیم که به ویتنام فرستادید. درعوض شما ۱۶ فانتوم اف ۴ به ما قرض دادید که اجاره کردهایم و ۶۴ فانتوم هم که خودمان داریم. اما درست معادل ۱۶ فانتوم، که اجاره کردهایم، ۱۶ فانتوم ما بهعلت نداشتن وسایل یدکی grounded [= زمینگیر] هست. با این کمکی که شوروی به عراق میکند، وضع ما چه میشود؟»11
حضور و نقش بیگانگان در ارتش
یکی از نقاط ضعف و اشکالات بزرگ ارتش پهلوی حضور مستشاران خارجی و وابستگی شدید ارتش به آنها بود، حضوری که با اختیارات و امتیازات قضایی عجیب و ضد عزت ایرانیان همراه بود.
سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران، در کتاب خاطرات دو سفیر گفتهاست: «تفاوت میسیون نظامی آمریکا در ایران با هیئتهای نظامی در سایر کشورهای جهان این بود که پرسنل نظامی آمریکا در ایران، جزء نیروهای مسلح ایران بهشمار میآمدند. مستشاران و کارکنانِ آمریکاییِ نیروهای مسلحِ ایران حقوقبگیر دولت ایران بودند؛ حقوق و مزایا، هزینه ایابوذهاب و مخارج تحصیل فرزندان آنها از طرف دولت ایران تأمین میشد و علائمی که روی یونیفورم آنها دوخته میشد، آنها را عضو خانواده نیروهای مسلح ایران بهشمار میآورد.»12 تا اواسط سال 1354، حدود 35٫000 خارجی فقط در تهران زندگی میکردند که بیشترِ آنها تکنیسین، مدیر، مشاور یا نمایندگان شرکتهای خارجی بودند و از این جمع، عده زیادی زیرمجموعه ارتش بودند. تکنیسینهای آمریکایی تا 12٫500 دلار در ماه [حقوق] میگرفتند. در سال 1354، حدود 20٫000 مستشارِ نظامیِ آمریکایی در ایران بودند.13
ایران مجری سیاستهای غرب در منطقه و ایران
محمدرضا شاه در دیدار با کُنت الکساندر دومارانْش، رئیس سازمان جاسوسی فرانسه در 1978، ادعا کرده بود: «من بهترین وسیله دفاع از غرب در این قسمت دنیا هستم.»14
ژنرال هایزر، معاون نیروهای نظامی ناتو، نیز در این باره نوشتهاست: «برای منافع غرب، حضور نیروهای نظامی ایران در منطقه خلیج فارس بسیار حیاتی بود.»15
علیرغم اینکه شاه دوست داشت با صرف هزینه زیاد و خرید اسلحه به قیمتهای خیلی گران، خود را فردی قدرتمند نشان دهد، درحقیقت او باید حافظ منافع غرب در منطقه میبود. شاه حتی در مواجهه با مردمِ کشورِ خود نیز تابع دستورات بیگانگان بود و علاوهبر اینکه آمریکا و انگلیس برای ایران نخستوزیر انتخاب میکردند، نحوه رفتار شاه با مردم نیز با هماهنگی و حمایت آنها تعیین میشد.
رابرت شولزینگر درباره اعلام حکومت نظامی در ۱۶ شهریور 1357 نوشتهاست: «در روز هفتم سپتامپر (16 شهریور)، شاه به توصیه برژینسکی، حکومت نظامی اعلام کرد.»16
عملکرد و کارآیی ارتش پهلوی
با بررسی اجمالی اوضاع ایران در دوره رضاشاه و در میانه سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰، بهنظر میرسد که کشور در این دوره، با تهدیدِ خارجیِ جدیای مواجه نبودهاست. در این فاصله، ارتش رضاشاه عملاً به یک نیروی انتظامیِ درونمرزی برای اجرای سیاستهای دربار تبدیل شده بود. ارتش در این مدت، بهمثابه اسکورت شاه و همچنین ابزار حکومت برای سرکوب اقشار مختلف مردم و اجرای سیاست تختهقاپو کردنِ عشایر و کشتار دستهجمعی عشایر و قتل و ترور سران ایلات، بهویژه بختیاریها و قشقاییها و …، عمل میکرد.17
در پایان دوره رضاشاه، زمانی که ارتش وی در مقابل آزمون واقعیِ حمله نیروهای متفقین قرار گرفت، حتی یک روز در برابر آنها مقاومت نکرد و در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، ایران به اشغال نیروهای نظامی روسیه و انگلیس درآمد و سه هفته بعد از حمله متفقین، رضاشاه برکنار و به انتخاب کشورهای مهاجم، شاه بعدی انتخاب شد.
روحیه مقاومت محمدرضا شاه نیز مانند پدرش بود، به طوری که صدام حسین اندکی پس از دستگیری در دسامبر 2003، بهدستِ مأموران افبیآی، در دومین جلسه بازجویی خود (که درخصوص جنگ ایران و عراق بود) گفت: «اگر ارتش شاه هنوز وجود داشت، ما آنها را ظرف یک ماه شکست میدادیم.» 18
منابع:
- 1. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی (چاپ شانزدهم: تهران، نشر نی، ۱۳۸۹)، ص ۱۶۹
- 2. آرتور میلسپو، مأموریت آمریکاییها در ایران، ترجمه حسین ابوترابیان (تهران، انتشارات پیام، 1356)، ص 159
- 3. افزایش 8 میلیارد دلاری بودجه ارتش
- 4. گفتنی است که در دوران پهلوی، درآمد کشور تا حد بسیار زیادی وابسته و منحصر به فروش نفت شده بود. بهعنوان مثال، در سال 1355 ش (1976 م)، فروش نفت 93 درصد از کل صادرات را به خود اختصاص میداد.
- 5. این رقم در سالهای پایانی حکومت پهلوی، هر سال رو به افزایش بود، تا آنجا که در سال 1977، مجموع خرید نظامی ایران به حدود 5.5 میلیارد دلار رسیده بود و از این بازار پُرسود، 4.4 میلیارد دلار سهم آمریکا بود.
- 6. میزان واردات تسلیحات نظامی ایران از سال 1960 تا 2019
- 7. میزان واردات تسلیحات نظامی ایران به تفکیک کشورهای صادر کننده، در طی سالهای پیش و پس از انقلاب
- 8. حسین فردوست، ظهور و سقوط پهلوی، ج 1، ص 219-220
- 9. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی (کتاب اول)، ص 341
- 10. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی، کتاب اول، ص 344
- 11. امیر اسداللّٰه علم، یادداشتهای عَلَم، ج 3، ص 16
- 12. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ص 74
- 13. رابرت گراهام، ایران؛ سراب قدرت، ص 107 و 108
- 14. الکساندر دمارانش، جنگ جهانی چهارم، ص 259
- 15. رابرت هایزر، مأموریت مخفی در تهران، ص 46
- 16. رابرت شولزینگر، دیپلماسی آمریکا در قرن بیستم، ص 577
- 17. محمدمهدی سلامی پوریان، «کارآییِ ارتشِ رضاشاهی از منظر "هزینه و فایده"»، گروه تاریخ اندیشکده برهان
- 18. nsarchive2.gwu.edu/NSAEBB/NSAEBB279 - Interview Session 2, February 8, 2004 - p.3
الان بیسوادترین ایرانی هم میدونه اگه تدابیر و دوراندیشیهای شاه و خریدهای تسلیحاتیش نبود، مخصوصا نیروی هوایی قدتمندی که ایجاد کرده بود، ایران چهار روز هم مقابل صدام دوام نمیآورد. و دیدیم همینکه تسلیحات پهلوی تمام شد، تن به نوشیدن جام زهر ذلیلانه دادین. بیشتر از این خودتونو مفتضح نکنید
ضمن تشکر از توجه شما، جملاتی که نوشتید، متاسفانه با جهتگیری و بدون استناد و استدلال کافیه!
لطفاً مقاله رو با دقت بیشتری مطالعه کنید. تقریباً همه کشورها ارتش و تجهیزات نظامی دارن؛ نکته مهم اینجاست که چطور و با چه هزینهای ساخته شده و اینکه آیا کارآیی داره براشون یا خیر؟!
بیشرافتیه اگه بخواین خدمات شاه رو در تجهیز ارتش ایران کم جلوه بدبن، ارتشی که در مقابل صدام یزید ملعون و متجاوز ایستادگی کرد. متأسفم برای تصور ایدئولوگطورتون.
سلام. ضمن تشکر از توجه شما؛ آمارها و نظرات کارشناسان بینالمللی مسائل نظامی تایید میکنن که قراردادهای خرید تسلیحات، علاوه بر تحمیلی بودن و بلعیدن بودجه کشور در دهه 1350، به هیچ عنوان اثربخشی معادل رو نداشته و قابل دفاع نیست.