آزادی در جمهوری اسلامی
آزادی در جمهوری اسلامی
انتخابات
یکی از مهمترین شاخصههای جمهوریت در کشور، برگزاری انتخاباتهایی است که در طی آن، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، مقامات اصلی در سیاست کشور تعیین میشوند. از ابتدای جمهوری اسلامی، حدود چهل انتخاباتِ مهم در سطح کشور برگزار شده که به ترتیب زیر است:
- انتخابات همهپرسیِ جمهوری اسلامی در تاریخ 10 و 11 فروردین 1358؛
- انتخابات خبرگان بررسی قانون اساسی در تاریخ 12 مرداد 1358؛
- انتخابات همهپرسیِ تأیید قانون اساسی در تاریخ 11 و 12 آذر 1358؛
- انتخابات همهپرسیِ بازنگری قانون اساسی در تاریخ 6 مرداد 1368؛
- سیزده دوره انتخابات ریاستجمهوری؛
- یازده دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی؛
- شش دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا؛
- پنج دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری.
علاوهبر موارد ذکرشده، انتخاباتهای دیگری نیز ذیل این موارد (با توجه به شرایط موجود) برگزار شدهاند که شامل مرحله دوم انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری (سال 1384) و انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در سالهای مختلف هستند.
در جمهوری اسلامی، به دلایل متعدد، انتخابات در سلامت کامل انجام میشود که میتوان به نمونههایی از آن اشاره کرد:
- اگر انتخابات سالم نبود، آیا منطقی بود عالیترین مقامات (که مطلع از وضعیت انتخابات هستند) خودشان را چند بار در معرض رأی مردم قرار دهند و با وجود رأی نیاوردن در یک انتخابات، در انتخابات بعدی نیز ثبتنام کنند؟
- یکی از مهمترین نمونههای سلامت انتخابات رأی آوردنِ افراد در دولتی مخالف تفکرات خودشان است، مثلاً رأی آوردنِ آقای احمدینژاد در دولت آقای خاتمی و رأی آوردنِ آقای روحانی در دولت آقای احمدینژاد. تاریخ شاهد است که نظرسنجیها و رسانههای داخلی و حتی خارجی گزینه دیگری را تحت عنوان گزینه انتخاب نظام معرفی میکردند، اما درنهایت شخصی کاملاً مخالف آن جریان سیاسی رأی میآورد.
مثلاً در سال 76، بسیاری میگفتند نظرِ نظامْ آقای ناطق نوری است، اما درنهایت آقای خاتمی رئیسجمهور شد و یا در سال 92، مردم میگفتند نظامْ آقایان جلیلی یا قالیباف را از صندوق درمیآورد، اما درنهایت آقای روحانی رئیسجمهور شد. - در سال 92، که مدام القا میشد رئیسجمهور از قبل مشخص شدهاست و قطعاً آقای روحانی رأی نخواهد آورد، آقای روحانی رئیسجمهور شد، در حالی که او تنها 0٫71 درصد بیشتر از حدنصاب رأی آورد و اگر نظام اهل تقلب بود، بهراحتی و فقط با ابطال چند صندوق، انتخابات را به دور دوم میکشاند، اما از رأی مردم کوتاه نیامد.
اگر انتخابِ نظام از ابتدا مشخص بود، چرا در هر انتخابات، رسانههای معاند در حمایت از یک کاندیدای خاص هزینه میکنند؟ آیا آنها متوجه این مسئله نشدند که نظام خودش انتخاب میکند تا اینهمه هزینه نکنند؟
در انتخاباتهای قبل، دشمنان و شبکههای بیگانه، بهطور جدی، به حمایت از کاندیداهای غربگرا میپرداختند و از مردم میخواستند به آنها رأی دهند؛ مثلاً در سال 88، خارجیها از آقای میرحسین موسوی، در انتخابات مجلس سال 94، بیبیسی و … از لیست امید و در انتخابات 96، در صبح انتخابات، آمدنیوز از آقای روحانی حمایت کردند. اگر نتیجه انتخابات از قبل مشخص باشد، آیا هیچکدام از این سیاستمداران و غولهای رسانهای این موضوع را نمیدانند که وارد عرصه تبلیغ میشوند و وقت و آبرو و هزینه خود را خرج میکنند؟
فرایند انتخابات در ایران، به گونهای است که امکان تقلب وجود ندارد. بهعنوان مثال، هر نامزد میتواند در پای هر صندوقِ رأی، یک نماینده داشته باشد که از ابتدا تا انتهای رأیگیری و شمارش و تجمیع و … حضور داشته باشد. در چنین شرایطی، کوچکترین تغییری بهراحتی قابل تشخیص و پیگیری و اثبات است. همچنین مجریان انتخابات عمدتاً معتمدان مردم و اقشار مختلف مردم هستند و ازاینرو گروههای مختلف در این فرایند شرکت دارند و ناظر یکدیگرند.
اقلیت های دینی
جمهوری اسلامی ایران، با الهام از آموزهها و تعالیم حیاتبخش اسلام، جایگاه ویژهای برای رعایت حقوق اقلیتهای دینی و احترام به آنها قائل است. با مراجعه به اصول قانون اساسی، قوانین عادی و اقدامات جمهوری اسلامی ایران، درخصوص این گروه از هموطنانمان میتوان این مسئله را بهخوبی اثبات کرد:
- براساس اصل 13 قانون اساسی، اقلیتهای دینی (زرتشتی، کلیمی و مسیحی) بهرسمیت شناخته شدهاند و در چارچوب قانون، در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی، بر طبق آیین خود عمل میکنند.
- اقلیتهای دینی در برگزاری مراسم و مناسک مذهبی خود آزادند و جمهوری اسلامی چنین حقی را برای آنان محترم میشمارد و آنان میتوانند به صورت کاملاً آزاد، در معابد رسمی خود (کلیسا، کنیسه و …) به انجام مراسمات دینی خود بپردازند.
- براساس اصل 26 قانون اساسی، حق تأسیس تشکل دارند: «… انجمنهای […] اقلیتهای دینیِ شناختهشده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی را نقض نکنند.» بهموجب ماده 4 قانون فعالیت احزاب (مصوب 7/6/1360)، «انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 قانون اساسیْ تشکیلاتی است که مرکب از اعضای داوطلبِ همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات و بررسی مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد».
درحال حاضر، اقلیتهای دینی دارای ۵۸ تشکل دینی هستند (شامل ۲۹ تشکل مربوطبه زرتشتیان، ۱۶ تشکل مربوطبه ارامنه، ۱۰ تشکل مربوطبه مسیحیان آشوری و ۳ تشکل مربوطبه جامعه کلیمیان) که درحال انجام فعالیتهای مذهبی و اجتماعیاند و با توجه به تعداد اقلیتهای دینی در ایران (حدود ۱۵0٫00۰ نفر)، هموطنان اقلیتهای دینیِ ما بهازای هر 2٫600 نفر، یک انجمن دارند. این انجمنها با هدف حل مشکلات و مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی اقلیتهای دینی تأسیس شدهاند و هریک به نحوی سرپرستی اموری در حوزههای اجتماعی و برگزاری مناسبتهای دینی و فرهنگی اقلیتها را بر عهده دارند. - براساس اصل 64 قانون اساسی، حق نمایندگی مجلس شورای اسلامی و شرکت در تمام انتخاباتها، اعم از شوراها، ریاستجمهوری، همهپرسی، خبرگان رهبری و … را دارند.
مطابق این اصل، زرتشتیان و کلیمیان هرکدام یک نماینده، مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال نیز هرکدام یک نماینده در مجلس شورای اسلامی خواهند داشت.
نظر بزرگان مذهبی درباره مجلس
یوناتن بت کلیا، نماینده آشوریها و کلدانیها در دوره هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی، میگوید: «اگر نسبتِ جمعیتِ یک دین را به نمایندههایش درنظر بگیریم، باید بگویم ما چند برابر مسلمانان در مجلس نماینده داریم و داشتن این حق برای ما باارزش است و دیدگاه نظام جمهوری اسلامی همواره در قبال اقلیتهای دینی و مذهبی بسیار مثبت و احترامآمیز بوده و حق مشارکت ما در برنامههای فرهنگی ـ اجتماعی همواره فراهم شدهاست.» 5) براساس اصل تساوی عموم درمقابل قانون (اصل 3 و 14) و برخورداری همه افراد ملت از حقوق مساوی در تمام زمینهها (اصول 19 و 20)، اقلیتهای دینی در زمره افراد ملت قرار میگیرند و از تمام حقوق برخوردارند.
در بیانیه کلیساهای آشوری کلدانی تهران، در واکنش به اظهارات مداخلهجویانه رئیسجمهور آمریکا آمدهاست:
«حضور نمایندگان ادیان توحیدی در مجلس شورای اسلامی و برخورداری از حقوق برابر، همانند دیگر نمایندگان، و دفاع از حقوق موکلان خود، آزادی برگزاری آیینهای عبادی در کلیساها، حفظ زبان آشوری (زبان قومی)، برگزاری جشنوارههای فرهنگی ـ ورزشی و اختصاص ردیف بودجه جداگانه برای اقلیتهای دینی تنها نمونههایی از اهتمام نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به مقوله ادیان توحیدی و پیروان آنها و حفظ ارزشهای معنوی و اجتماعی آنها میباشد. سیاُم تیرماه سال جاری برگ زرین دیگری بر تاریخ پرافتخار زندگی محبتآمیز ادیان توحیدی در کشور عزیزمان، ایران، رقم خورد و آن تأیید حضور اقلیتهای دینی در شوراهای اسلامی شهر و روستا توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام میباشد. اقلیتهای دینی در ایران نیاز به قیّم ندارند؛ نیازها و حقوق خود را از طریق نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی و از طریق ارگانها و سازمانهای مرتبط در دولت و نظام پیگیری و مطالبه مینمایند.»
- یهودا گرامی، خاخام ارشد یهودیان ایران، گفت:
«ما آزادی عقیده کامل داریم. تمامی کنیسهها باز بوده و آموزشهای تورات در آنجا صورت میپذیرد. ما تمامی انواع مؤسسات آموزشی، ازجمله ابتدایی و متوسطه را داریم. فعالیتهای مذهبی یهودیان در ایران، به صورت آزادانه و بدون هیچگونه محدودیت صورت میگیرد. […] همسایگان مسلمان ما احترام زیادی برای ما، بهعنوان یهودیانی که در ایران زندگی میکنند، قائل هستند. برخلاف اروپا، در ایران نیازی به حضور نیروهای امنیتی برای حفاظت از کنیسهها و مدارس یهودی وجود ندارد و امنیت شخصی ما عالی است.» - همایون سامهیح، رئیس انجمن کلیمیان تهران، گفت:
«اقلیتهای مذهبی، بهویژه کلیمیان، زیر سایه نظام جمهوری اسلامی و حمایتهای همهجانبه ازسوی دولت، در این کشور زندگی میکنند و شکرگزار خدمات دولت و نظام به جامعه کلیمیان هستند و تمامی فرایض مذهبی کلیمیان به صورت آزادانه درحال برگزاری است.» - ژرژیک آبرامیان، نماینده مسیحیانِ ارمنیِ حوزه جنوب در مجلس شورای اسلامی، در واکنش به اقدام وزارت امور خارجه آمریکا، مبنی بر قرار دادنِ نام ایران در فهرست کشورهای ناقض آزادی ادیان گفت:
«اقلیتهای دینی، ازجمله ارامنه، در کشور جمهوری اسلامی ایران، در بهترین شرایط در جامعه و کشور زندگی میکنند و از تمام حقوق جمهوری اسلامی ایران بهرهمند هستند.» - یوناتن بت کلیا، نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی، با صدور بیانیهای، به شایعهسازیها بر ضد جمهوری اسلامی پاسخ داد. در این بیانیه آمدهاست:
«آشوریان قرنهای متمادی در ارومیه زندگی کرده[اند] و درحال حاضر، بیش از 90 کلیسا در روستاهای این شهر داشته [= دارند] که [در آنها] به انجام فرایض مذهبی خود میپردازند. قدیمیترین کلیسای جهان به نام «کلیسای ننهمریم» نیز در این شهر است، کلیسایی که در قرن اول مسیحیت بنا نهاده شدهاست. جدای از این 90 کلیسا، 6 کلیسا در تهران، به برپایی آیینها و اعیاد مذهبی همت کرده و انجمنهای این کلیساها با اجرای برنامههای متنوع فرهنگی و مذهبی، باعث جلب رضایت مردم خود شدهاند. علاوهبر کلیساهای مختلف آشوریان، کلیساهای دیگری نیز در تهران فعال هستند که دو کلیسا متعلق به ارتدوکسهای یونانی و روس، چندین کلیسا متعلق به کاتولیکهای واتیکان و چند کلیسا به پروتستانها [هستند]. علاوهبر این، کلیساهایی در همدان، کرمانشاه، قزوین، سلماس، شاهینشهر، کرج و اهواز [نیز] فعال هستند.»
میزان احترام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان به سایر ادیان به حدی است که برخلاف اتهامزنی مقامات آمریکایی به ایران درباره نقض حقوق یهودیان و نحوهی محاکمه غیرقانونی آنان، خاخامهای یهودیِ وابستهبه گروه نتوریاکارتا، که در آمریکا مستقرند، پس از بازدید دوهفتهای خود از ایران، در بازگشت به نیویورک، در یک کنفرانس خبری، از مقامات ایران بهجهت مهماننوازی از جامعه یهودیان ایران تشکر و تأکید کردند که در دیدار با اقشار مختلف شاهد بودهاند که یهودیان ایران نسبتبه یهودیان سایر کشورها، از وضع بهتری برخوردارند و جوسازی رسانهها درباره وضع یهودیان ایران، بیمورد و سیاسی است. این در حالی است که سایر مسلمانان جهان، که در کشورهای مسیحینشین و … زندگی میکنند، نهتنها از حقوق اجتماعی یکسان با سایر شهروندان آن کشورها برخوردار نیستند و حقِ داشتنِ نماینده در مجالس قانونگذاری و … را ندارند، بلکه معمولاً مورد خشونت و آزار نیز واقع میشوند و حتی از عمل به تعالیم مذهبی خویش نیز منع میشوند (مانند مسئله حجاب در فرانسه و یا اِعمال خشونت شدید نسبتبه مسلمانان در آمریکا و …).
الف) مقایسه تعداد کلیساها و مساجد
با مقایسه آمار کلیساهای ایران نسبتبه مساجد مسلمانان در فرانسه، به این نتیجه میرسیم که مسیحیان ایران، بهرغم تعداد کمی که دارند، در مقابل جمعیت عظیم مسلمانان فرانسه، از اماکن مذهبی بسیار بیشتری برخوردارند. این تعداد از اماکن مذهبی اقلیتها نهتنها در مقایسه با مساجد مسلمانان در کشورهای دیگر، بلکه حتی در مقایسه با سرانه اماکن مذهبی مسلمانان در خودِ ایران هم شگفتیآور است، زیرا اقلیتهای دینیْ نزدیک به 3.5 برابر مسلمانان (به نسبت جمعیت) عبادتگاه دارند. در سطح کشور، مسیحیان بیش از ۲۵۰ کلیسا در اختیار دارند و تقریباً بهازای جمعیتی حدود 320 نفر، یک کلیسا برای آنان وجود دارد، در حالی که بهازای هر 1٫100 مسلمان، یک عبادتگاه وجود دارد. اماکن مذهبیِ اقلیتها همچنین بهطور پیوسته ازسوی دولت و با هزینه عمومی ترمیم و بازسازی میشود. برای نمونه، کلیسای تاریخی «سنت هوانسِ» مراغه، که قدمتی هشتصدساله دارد و تنها کلیسای جنوب استان آذربایجان شرقی است، توسط اداره میراث فرهنگی و گردشگری درحال بازسازی است.
ب) مقایسه تعداد نمایندگان ادیان در مجلس شورای اسلامی ایران و مجلس سنای آمریکا
در ایران، حدوداً بهازای هر 280.000 نفر، یک نماینده در مجلس شورای اسلامی وجود دارد. ازسوی دیگر، اقلیتهای دینی در ایران حدود 0٫2 درصد از جمعیت، یعنی حدود 160.000 نفر هستند؛ یعنی قاعدتاً اقلیتها نباید حتی یک نماینده داشته باشند، در حالی که از 290 نماینده مجلس، پنج نفر نماینده اقلیتهای دینی هستند. طبق اصل 64 قانون اساسی، زرتشتیان، کلیمیان و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هرکدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده دارند. اقلیتها نهتنها در مجلس حضور دارند، بلکه در جلسات غیرعلنی، که سرّیترین مباحث نظام مطرح میشود نیز حاضرند.
اما در آمریکا مسئله کاملاً متفاوت است. مسلمانان بیش از 2 درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند و یهودیان کمتر از 2 درصد، ولی ساختار آرا به صورتی است که مثلاً در سالهای اخیر، فقط 2 نماینده مسلمان در مجلس حضور داشتهاند (که بهدلیل مخالفتِ سیاستمدارانِ تندرو با حضور آنها در رأس ساختار سیاسی کشور، همواره با چالشهای خاصی مواجه بودهاند)، در حالی که یهودیان، که کمتر از مسلمانان جمعیت دارند، 38 نماینده در مجلس آمریکا دارند!
این مقایسه تنها گوشهای از توجه جمهوری اسلامی به اقلیتها، در مقابل ظلم آمریکا و کشورهای غرب را نشان میدهد.
منابع:
- 1.
- 2. روزنامه جم، 9/11/1384، ص 9
- 3. سید محمد هاشمی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج 1، ص 186
- 4.
- 5.
- 6.
- 7.
- 8.
- 9. حمید عبادی، چالشهای ایران و آمریکا، ص 188
- 10.
- 11.
- 12. گزارش «وضعیت اسلام در فرانسه»، مجله اسلام و غرب، مرداد 1378، شماره 24
- 13.
- 14. طبق سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران
بدون دیدگاه